آیتالله محسن اراکی، دبیرکل مجمع تقریب مذاهب اسلامی در خصوص اینکه چرا مردم پس از مرگ عثمان با اصرار، امام علی (ع) را بر منصب خلافت نشاندند، ولی پس از ۵ سال از حکومت ایشان، تاب عدالت علوی را نیاوردند، بیان داشت: مردم در دوران خلیفه سوم به این نکته رسیدند که فرمایش رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در مورد امامت امیرالمؤمنین علیهالسلام درست بوده است چرا که منصب خلافت، منصبی مخصوص آلالبیت (ع) است و حضرت امیر (ع) شایستهترین فرد برای این منصب است.
*آشکار شدن حقیقت، مردم را به سوی خانه علی (ع) گسیل داد
وی با بیان اینکه مردم با توجه به جریانها و تحریفاتی که در دوران قبل از حکومت حضرت امیر شاهد بودند، این حقیقت را برای آنها آشکار شد، لذا رو به سوی خانه امام (ع) آوردند، افزود: این معنا در قرآن کریم مورد اشاره قرار گرفته است، در سوره نساء آنجایی که خداوند متعال میفرماید: «وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا»؛ «و ما هیچ پیامبرى را نفرستادیم، مگر آنکه به توفیق الهى از او اطاعت کنند و اگر آنان وقتى به خود ستم کرده بودند، پیش تو مىآمدند و از خدا آمرزش مىخواستند و پیامبر [نیز] براى آنان طلب آمرزش مىکرد، قطعاً خدا را توبهپذیر مهربان مىیافتند»، اشاره شده است که یک ظلم به نفس اجتماعی در جامعه اسلامی رخ خواهد داد که پس از این ظلم به نفس، مجدداً رجعت به خانه رسول خدا (ص) صورت خواهد گرفت.
*رسوخ گروه منحرف، بر تمایل مردم به امام علی (ع) تاثیر گذاشت
اراکی با اشاره به اینکه مردم به همین معنا پس از خلافت عثمان متأثر شدند و رجعت به سوی خانه رسولخدا (ص) پیدا کردند، اظهار داشت: لیکن پس از اینکه امام علی (ع) خلافت را به دست گرفت، همان نیروها و افرادی که از حکومت حضرت متضرر شدند و عدالت و تقوای امیرالمؤمنین (ع) با منافع شخصی آنها سازگار نبود، متأسفانه در طول خلافت مشکلاتی را ایجاد کردند، به طوری که خلفای قبل از امام علی (ع) یک قشری از قریشیان بودند که در دوران جاهلی قدرت را به دست گرفته بودند و قدرت در جزیره عرب در دست آنها بود، مجدداً آن قشر، ثروت اقتصادی اسلام را تصاحب کردند.
وی ادامه داد: نقش معاویه و عمروعاص در شامات و مصر، همچنین اختصاص پستهای بسیار حساس به بنیامیه در دوران عثمان، قریشیان جاهلی را مجدداً به قدرت رساند، اگرچه توده مسلمین به سوی امام علی (ع) تمایل داشتند و این تمایل، باعث هجوم به سوی خانه حضرت (ع) پس از قتل عثمان شد، ولی این تمایل مادامی استمرار داشت که آن نیروهای قریشی، سودجویان از اوضاع خلافت حضرت امیر (ع)، قشر استعمارگر و سلطهگر، توانستند مجدداً خود را سازماندهی کنند.
*امام علی (ع) با اقتدار الهی بر تمام توطئهها فائق آمد
استاد درس خارج مهدویت حوزه علمیه با بیان اینکه قشر استعمارگر با قتل خلیفه سوم ضربه سختی خورد، ابراز داشت: در نتیجه این موضوع، فرصتی فراهم شد تا مردم به خانه حضرت علی (ع) روی آورند، اما پس از مدتی، حرکت طلحه و زبیر به سوی مکه و سپس به سمت بصره از یک سو، همچنین قدرتی که معاویه برای خود در شام فراهم کرده بود و بسیج قدرت علیه خلافت امام از سوی دیگر، حکومت امیرالمومنین (ع) مورد تهاجم قرار گرفت، این تهاجم، هم تهاجم خارجی بود، یعنی تهاجمی بود که از سوی بصره و شام به سوی حکومت امام علی (ع) صورت گرفت، بعد این تهاجم با دسیسههایی که امویان و قریشیان مخالف سنت رسول اکرم (ص) انجام دادند، توانست در درون جامعهای که به سوی حضرت تمایل داشت، نفوذ کند.
*چرا امام علی (ع) شرط آتشبس معاویه را پذیرفت
وی افزود: بنابراین آنها به وسیله ایجاد ارتباط با عناصر ضعیف، به وسیله تشکیک در مشروعیت اقدامات حضرت امیر (ع) برخی را با تطمیع واداشتند که به نفع جبهه مرفه قریشی تلاش کنند و جامعه علوی را دچار آشفتگی کنند، علیرغم این دسیسهها - چه توطئههایی که به وسیله تحمیل جنگهای جمل و صفین و چه دسیسههایی به وسیله اقدامات نیروهای ضعیف داخلی جبهه حضرت امیر (ع) صورت گرفت- امام علی (ع) با اقتدار بر همه آنها فائق آمد و توانست جبهه داخلی را مستحکم نگه دارد و دسیسههای داخلی که به وسیله نهروانیان به اوج رسیده بود و جبهه جمل، طلحه و زبیر را سرکوب کند و جبهه معاویه را به کنترل درآورد.
اراکی با بیان اینکه حضرت امیر (ع) در تزریق عدالت بر جامعه موفق بود، تصریح کرد: امام احتیاج به فرصتی داشت که مجدداً یک بازسازی در جبهه داخلی صورت دهد، به همین خاطر ایشان آتشبس را با معاویه را پذیرفت تا بتواند جبهه داخل را مجدداً سازماندهی کند و همین کار هم انجام گرفت و در نهایت این سازماندهی جبهه داخل به قیام سیدالشهدا علیهالسلام منتهی شد.
*پیوند قرآن با اهل بیت در عالم تشریع با شهادت امام علی رقم خورد
وی در خصوص عجین شدن شبهای قدر با نام امیرالمؤمنین (ع)، اظهار داشت: ما به سر این نظمهایی که در عالم خلقت وجود دارد، آشنا نیستیم، همانگونه که بین شب قدر و شب نزول قرآن گرهای وجود دارد، بین شب قدر و امیرالمؤمنین (ع)، بلکه بین همه ائمه اطهار این گره وجود دارد و تقدیرات الهی همین بوده است که شهادت حضرت امیر در شبهای قدر و شبهای نزول قرآن اتفاق بیفتد تا گرهای که در عالم تکوین بین قرآن، اهلبیت (ع) و امیرالمؤمنین (ع) وجود داشت، در عالم تشریع (حوزه فعالیتهای اختیاری بشر) هم مستحکم شود تا در خاطره و یاد مردم حقجوی این گره و ارتباط همچنان روز به روز آشکارتر شود.
مؤسس مرکز اسلامی انگلیس شهادت امام علی را در ایام شب قدر عامل روشنگری دلها و شناخت لازم همه نسلها دانست و خاطرنشان کرد: این تلاقی برای این است که مسلمانان بدانند نه قرآن قابل جدا شدن از اهل بیت علیهمالسلام است و نه اهل بیت علیهم السلام قابل جدا شدن از قرآن است «و أنّهما لن یفترقا حتَّی یردا علی الحوض».
وی در خصوص فلسفه نزول سوره «قدر»، بیان داشت: شب قدر، شب برنامهریزی است، موضوع ارتباط با امام در این شب مطرح است که امام عهدهدار نظارت بر اجرا و اوضاع اجرای این برنامهریزی است، لذا این برنامهریزی در عالم خلقت زیر نظر امام و خلیفه خدا انجام میشود که با عرضه آن بر امام صورت میگیرد، «تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ» باید توجه داشت که نزول ملائکه و روح بر امام است تا برنامهریزیهای یک ساله بشر را خدمت امام عرضه کنند.
*شب قدر، شبی که برنامه سالانه بشر بر امام عرضه میشود
اراکی با اشاره به آیهای از قرآن درباره عرضه شدن برنامه عذاب قوم لوط توسط فرشتگان الهی بر حضرت ابراهیم (ع) ابراز داشت: فرشتگان گزارش کار را بر ابراهیم خلیل الله عرضه کردند، چرا که ایشان، امام آن زمان بود و چون این حادثه قرار بود اتفاق بیفتد، به ابراهیم نبی (ع) گزارش دادند، لذا اهمیت شب قدر از این ناحیه است که شب برنامهریزی است.
نظرات شما عزیزان: